بازدید امروز : 65
بازدید دیروز : 392
کودتای مطبوعاتی علیه دولت اسلامی
اگر در این چهارسال دولت دکتر احمدینژاد به دکّهی نشریات سری زده باشید خواهید یافت که این دولت در عرصهی مطبوعات نیز با دیگر دولتها متفاوت است؛ چرا که نهتنها سرخط مطبوعات مانند گذشته مجیزگو و در جهت اهداف دولت نیست، بلکه کمنظیرترین اهانتها و افتراها را داشتهاند و متأسفانه هر چه به انتخابات نزدیکتر میشویم، عرصه مطبوعات نوشتاری و مجازی را آلودهتر به این امر زشت مییابیم تا جایی که حریم خانوادهی محترم رییسجمهور نیز در بیتفاوتی مراجع نظارتی بر مطبوعات مورد اهانت و تمسخر زشت قرار میگیرند. نمیدانیم اگر نسبت به آقایان رفسنجانی و خاتمی و یا میرحسین موسوی هم چنین جسارتهایی میشد، باز هم شاهد اینگونه بیتفاوتیها بودیم؟!
آنچه اصحاب جنگ احزاب بر علیه نظام اسلامی طرّاحی کردهاند شبیه سازی طرح «برلوسکونی» در ایتالیا است. برلوسکونی به عنوان نمایندهی راستگرایان در ایتالیا جزو چند سرمایهدار اوّل آن کشور میباشد که با در دست داشتن شبکههای تلویزیونی خصوصی و غالب مطبوعات ایتالیا، مهمترین عوامل قدرت را در آن کشور اروپایی در دست دارد. ولی «برلوس کونی» از بد حادثه به دنبال حمایتش از بوش در اشغال عراق در انتخابات ایتالیا با عدم اقبال چشمگیر مردم مواجه گردید و رقیب چپ گرایش «پرودی» که مخالف اشغال عراق و تا حدودی منتقد سرمایهداری بود، زمام امور را در دست گرفت ولی «برلوسکونی» دستبردار از قدرت نشد، بلکه با ایجاد التهابات اقتصادی با کمک بنگاههای اقتصادی که در دست داشت و بزرگنمایی برخی از ناهنجاری ها، مثل جمعآوری زبالههای ناپل و از کاه، کوه ساختنهای رسانهای، نگذاشت که تا در دور بعد پرودی کامیاب شود و این یکی از عواملی است که مدعیان اصلاحات را به این انتخابات خوشبینانه امیدوار ساخته است که متأسفانه ما در برخی از برنامههای انتخاباتی سیما نیز در پوشش گفتار برخی از مردم که ساختار هدایت شدهی این برنامهها محرز است، سخنانی تخریبی ویا پوشش تبلیغات زودرس امثال مهندس موسوی را از برنامههایی چون 20:30 شاهدیم.
البته اینگونه الگوبرداری، بیسابقه نبوده است، چرا که مدعیان اصلاحات با شبیهسازی دقیق، طرح فروپاشی شوروی سابق در ایران و یا انقلابهای مخملی که در پس پروژهی 18 تیر قرار داشت، ناکارآمدی اینگونه فعالیتها را دریافتهاند و اگر تحریمهای جدید آمریکا را هم برای پیشبرد این طرح خود، کارساز میدانند در اشتباهند، چرا که در ایران اسلامی عوامل تعیین کننده، همهاش ظاهری نیست، مگر اینکه برای مبارزه با عالم غیب بر آن باشند که صفآرایی کنند، چنانکه «محمد رضا خاتمی» گفته است:
«نامزد ما باید چنان محبوب باشد که از پس نیروهای غیبی هم بر بیاید.» 1
وامید واریم که به این شبیهسازی دست نزنند، چرا که آمریکاییها و صهیونیستها بارها شکست سوزناک مقابله با نیروهای غیبی را تجربه کردهاند که نمونهی عبرتانگیز آن امداد غیبی «طوفان شن طبس» میباشد. البته در شبیهسازیهای مدعیان اصلاحات نباید امکان شبیهسازی توطئهی قتل «رفیق حریری» در لبنان و یا «بی نظیر بوتو» در پاکستان را نادیده گرفت، چرا که در کسادی بازار رقیبان احمدینژاد خودزنی و پیراهن عثمان ساختن از تشنگان قدرت بعید نیست.
بگذریم...
کسانی که خود را جدّیترین رقیبان دکتر احمدینژاد میدانند و در آستانه انتخابات دهم ریاست جمهوری حتی با یکدیگر رقابت میکنند تا افتخار رقابت احمدینژاد را برای خود مصادره کنند که در این راستا از هر نوع تهمت و فحاشی و تخریبی فروگذار نیستند، متأسفانه در شعارهای تبلیغیشان دم از احیای خط امام راحل میزنند و چون آقای موسوی خود را مدعی روش امام راحل و احیاگر فرمان هشت مادهای حضرت امام در حفظ آبرو و حقوق افراد میدانند، ولی در صحنه عمل، شاهدیم که میدان رقابت سالم انتخاباتی را در مهرورزترین دولتها به معرکهی تاخت و تاز غیرمنصفانهی مرسوم جوامع سکولار و غربزده میخواهند مبدل سازند که در آن اصل و هدف فقط بر زمین زدن رقیب است و بس و ملاک فقط کسب قدرت میباشد. که با هجمهی بیسابقهی نشریاتی که در انتخابات گذشته حامی رقیب اصلی آقای احمدی نژِاد -یعنی آقای رفسنجانی- بودند و دیگر رسانههای از راه رسیده از این قماش امروز با تمام ترفندهای تبلیغی برآنند که با سوء استفاده از فضای باز سیاسیای که دولت نهم ایجاد کرده است، وجاهت دولت خدمتگزار را پایمال نمایند تا شاید در صدی بر اقبال کم مردم به خویشتن بیافزایند.
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
لینک دوستان
لوگوی دوستان
پیوندهای مفید
فهرست موضوعی یادداشت ها
موضوعات ساختاری وبلاگ
مشترک شوید